چهل پوستر زیبا برای 22 خرداد

لطفا اطلاع رسانی کنید و اگر می توانید این پوسترها را تکثیر و در شهر پخش نمایید. رسانه شمایید.

برای دانلود عکسها با کیفیت بالاتر لطفا روی آنها کلیک کنید.




منبع:http://freedomvoice.posterous.com/-22-164

عجبا! عبدالمالک ریگی وکیل دارد ولی زندانیان سبز نه!

خدایا! خداوند! میبینی کار این مملکت به کجا کشیده! عبدالمالک ریگی که قاتل و آدمکش است در دادگاه وکیل دارد و از حقوقش دفاع میکند ولی زندانیان سیاسی ما نه تنها وکیل ندارند بلکه باید در بیدادگاه این حکومت فاسد اعتراف کنند به کارهای نکرده شان! خیلی که رحم کنند برای زندانیان ما وکیل میگیرند و بعد بدون اطلاع وکیل و خانواده زندانی مظلوم، او را اعدام میکنند. بی ناموسی تا کجا!؟ کفتار با همنوعش این کار را نمیکند که این حرامیان دارند با ملت خودشان میکنند.

ضمنا 22 خرداد فراموش نشود. در خارج از فضای مجازی با دیوارنویسی و اعلامیه پخش کردن هر چه بیشتر اطلاع رسانی کنیم.

نماهنگی انقلابی به مناسبت کودتای 22 خرداد





جناب ا.ن، ملت ایران سالهاست که روسیه را در صف دشمنان تاریخی خود قرار داده اند

امروز احمدی نژاد ملقب به ا.ن در حضور مزدورانش در کرمان با یک عوام فریبی سیاسی، البته به قول دوستان روسی اش، اعلام کرد که: "مسئولان روسیه کاری نکنند که ملت ایران آنها را در صف دشمنان تاریخی خود قرار دهند". فقط میخواستم عرض کنم که ملت ایران سالهاست که روسیه را در صف دشمنان تاریخی خود قرار داده اند و به زودی هم دست شما خائنهای وطن فروش داخلی و هم دست روسهای زالو صفت و هم دست هر اجنبی دیگری را که قصد تعرض به این آب و خاک و مردمانش را داشته باشد، از این سرزمین کوتاه خواهند کرد و آن هنگام جناب ا.ن شما باید دنبال یک سوراخ موش گشاد برای خودت و آن رهبر احمقت بگردی!

از امشب فریاد "الله اکبر"و"مرگ بر دیکتاتور" سر خواهیم داد

از امشب فریاد "الله اکبر" و "مرگ بر دیکتاتور" سر خواهیم داد و فریادهای خود را از 18 تا 22 خرداد به اوج خواهیم رساند تا ریشه های دیکتاتوری ظلم و جهل و فساد را از ریشه برکنیم. وعده دیدار، پشت بامهای سراسر ایران زمین. رسانه شمایید.

برای دریافت عکسها با کیفیت بالاتر لطفا روی آنها کلیک کنید.




اگر در این مملکت از تعجب شاخ درنیاوری، به زور روی سرت یک شاخ میکارند

خدایی مملکت گل و بلبل که میگویند همین ایران خودمان است. اگر آدم از تعجب شاخ در نیاورد به زور روی سرش یک شاخ میکارند تا شاخدار شود. در مملکتی که در زندانهای دولتی به نوامیس مردم تجاوز میشود، تازه بعضی از این هتک حرمت شده ها را سوخته در بیابان باید پیدا کرد، در مملکتی که سردارش را با پنج خانم دستگیر میکنند و به سبب همین هوش سرشار سردار که چطور توانسته نه یکی، نه دو تا، بلکه پنج نفر را با هم بلند کند، به او ارتقا درجه می دهند. اصلا سردار به این نرم و نازکی این بنیه را از کجا آورده که توانسته پنج نفر را یکجا... در مملکتی که آخوندش (همین ملعون طائب) حتی به ترانه هم رحم نمیکند، حالا دولتش آمده و ادعا میکند که ما میخواهیم مزاحمین نوامیس مردم را بگیریم! باید فریاد وا اسفاها سر داد، نه! باید سقف آسمان بشکافد و بر زمین بیفتد! باید کوهها از شرم خاک شوند! باید شیاطین شاگردی کنند در محضر این ابلیسهای انسان نما! چقدر رذالت! چقدر حیوانیت! هر کاری کنند و هر چقدر که جان بکنند، اینها باید بروند به همین زودیها. دیگر کسی حواسش با این دلقک بازیها پرت نمیشود. بعد از یک خواب 30 ساله تازه بیدار شده ایم. اصلا دیگر خوابمان نمیآید، پس بگرد تا بگردیم مزدور.



فسیل جنتی دوباره شروع کرده به هذیان گویی

امروز خبر رسید که فسیل جنتی دوباره شروع کرده به هذیان گویی های همیشگی. این دفعه کمی مدرنیزه تر ناله سر داد و گفت: "دانشجو نمره میخواهد، ناچار است محجبه باشد". بنده شخصا با حجاب هیچ مشکلی ندارم ولی مگر میشود به زور همه را وادار کرد که یکجور لباس بپوشند!؟ از این مسئله که بگذریم، اینها در این زمان که مصادف است با خرداد ماه فقط میخواهند افکار مردم را منحرف نمایند تا ملت توجه کمتری به موضوع کودتا داشته باشند ولی غافل از اینکه اینجا آخر خط است. دیگر تمام شد! وراجی بس است! حرفهای شما اگر هم خریدار داشته باشد همان 6 میلیون رای نداشته است. 31 سال زدید و خردید و بردید حالا زمان تقاص پس دادن است. عجب خردادی خواهد شد این خرداد ماه امسال. شما از 2 خرداد میترسید حالا این یکی دو تا 2 دارد. وای به حالتان مزدوران.

محمد نوریزاد رادمردی از جنس نور

هرگز باور نمیکردم که در میان حامیان خامنه ای انسانی وجود داشته باشد که هنوز چشمش بتواند حقیقت را مشاهده کند نه تعصب را، تا وقتی که نام محمد نوریزاد را شنیدم. از همان زمان که مردم را در یک راهپیمایی سکوت به خاک و خون کشیدند، تازه فهمیدم که او کیست. به راستی مادرش نور به ایران هدیه داده بود و به راستی زاده نور بود. مردی از جنس نور، به زلالی آفتاب که همیشه از روی پاکی فکر میکرد که رهبرش آدم است! میفهمد! فرزانه است! بعد از نامه اول عاشقش شدم، عاشق منشش، عاشق آزادگی و صداقتش. او به سان حر از سپاه یزید گریخت و بسوی حق شتافت. چرا که او از همان ابتدا فقط حق را میدید و پیمان برادی با هیچ قاتل ستمگری نبسته بود. بودن در کنار قدرت، پرده بر چشمانش نینداخته بود. او آماده بود تا کژی را ببیند و اعتراض کند. نامه آخرش را از همان اوین لعنتی به جلاد نوشت ولی مگر میشود دم سگ را در قالب گذاشت تا راست شود!؟

امروز دوباره خبرهای بد از اوین رسید که محمد ما را، نور چشم آزادگان را به شکنجه گاه بردند و تا میتوانستند آزارش دادند. یکی میگفت ضربه ای به سرش زدند که بیناییش را مختل کرده. یکی دیگر میگفت تا سرحد مرگ زدندش و خودش میگفت که با این اوضاع زنده نخواهد ماند. میگویند اعتصاب غذا کرده است. امیداوارم که همه اسرای ما سالم و شاداب، فردای پیروزی در کنارمان آزادی میهن را جشن بگیرند، انشاالله.

برای خلیل بهرامیان، وکیلی که با شرافت از حق دفاع کرد

این را به پاس شجاعتهای راد مرد عرصه وکالت "خلیل بهرامیان" اینجا مینویسم. این مرد کسی است که با رشادت در برابر بی عدالتی و برای احقاق حق مظلومانی مانند فرزاد و شیرین به پا خواست و تا آخر راه با این شهدا بود. کسی که جرات داشت با شرافت در نظامی فاسد و در دستگاهی به غایت کثیف مانند قوه قضائیه ایران کار کند. کسی که میدانست عاقبت دفاع از راستی و حق به زندان می انجامد ولی در برابر مظلومیت فرزاد سکوت نکرد و نگذاشت که این همه حق کشی از دیده جهانیان پنهان بماند. مردی که برای مظلومت شیرین گریست، کسی که برای فرزاد آه و ناله سر داد. آیا جزا و پاداش شریف بودن، طرف حق بودن و از همه ساده تر، انسان بودن به بند افتادن است ؟ هنوز صدای هق هق هایش در گوشم است. حرامیان بدانند که این شیرمرد عرصه وکالت، این خلیل و به راستی خلیل مظلومان با به بند افکندن فراموش نخواهد شد. اگر یکی به بند بیفتد، ده ها نفر برخواهند خواست. یادشان گرامی باد تا آزادی.

صادق لاریجانی رسما اعلام کرد که سگ درگاه خ.ر است

اخیرا حدود 175 نماینده مجلس (شما بخوانید مزدوران حکومت) به صادق لاریجانی نامه داده بودند که قوه قضائیه باید سران جنبش سبز را دستگیر و محاکمه نماید. بعد از این جریان رییس قوه قضاییه و بیدادگری به اصطلاح خودش جوابی داد دندانشکن، غافل از اینکه با این جواب ابلهانه رسما اعلام کرده است که: "من در قوه قضاییه یک سگ و یا یک مزدور بیشتر نیستم و هر چه رهبر (همان خ.ر) بگوید را بدون چون و چرا اجرا میکنم". ای مرده شور ببره اون قوه عدلیه ای رو که تو رییسش هستی! اصلا مرده شور تو و اون خ.ر رو با هم یجا ببره تا ملت از دستتون راحت شه! تمام این حکومت از بالا گرفته تا پایین خودشان دارند اعتراف میکنند که این حکوت یک حکومت دیکتاتوری است.

عین پاسخ صادق لاریجانی:
"شنیده‌ام که برخی این حرف‌ها را برای بسترسازی مطرح کرده و می‌خواهند به ما کمک کنند خواهشمان این است که از این کمک‌ها به ما نکنید ما راه خودمان را بلدیم و هیچ اهل کوتاهی نیستیم و در برخورد با سران فتنه نیز هیچ خوفی نداریم. به برخی از این نمایندگان مجلس که نامه را امضا کرده‌اند صراحتا تذکر و توضیح دادم که قوه قضائیه در کار خود کوتاهی نمی‌کند اما مجددا از این حرف‌ها می‌زنند. چگونه احتمال می‌دهند که رئیس دستگاه قضا که منصوب رهبری است و خودم نیز قائل هستم که شرعا و عقلا همه دستگاه‌ها باید خطوط رهبری را مدنظر قرار بدهند، بی‌توجه باشم و به خود اجازه دهم که برخلاف نظر ایشان چنین کاری انجام دهم".

از تو به یک اشاره، از ما به سر دویدن

در خبرها شنیدیم که محافظ ارشد مهندس موسوی را بازداشت کرده اند. بنده به عنوان عضوی بسیار کوچک از جنبش سبز مردمی ایران زمین رسما اعلام میکنم که خودم شخصا حاضرم محافظ ایشان بشوم. این ایمیل را اینجا میگذارم تا نشان داده باشم در این حرفم ثابت قدم هستم. اگر ایشان بخواهند، هر جای این کره خاکی که باشم به ایشان خواهم پیوست.

E-mail: chodankalleh@yahoo.com

باید بیش از پیش نسبت به حرکات مذبوحانه حکومت هوشیار باشیم

با توجه به اینکه حکومت ضد مردمی ایران اخیرا از هر طرف شروع کرده است به جوسازی علیه میرحسین موسوی و کروبی، باید بیش از پیش حواسمان را جمع کنیم. این ملعونها از آنجایی که از حوادث پیش رو در خرداد ماه امسال میترسند، تصمیم گرفته اند که این جوسازی ها را انجام بدهند تا میزان عکس العمل مردم را بسنجند. اگر ما کمی سستی از خود نشان دهیم، این مزدوران حکومتی دست به گستاخیهای بزرگتری خواهند زد. باید با اطلاع رسانی بیشتر، مردم را نسبت به این موضوع حساس کنیم تا عواقب اینگونه کارهای گستاخانه برای حکومت بسیار سنگینتر از آن شود که تصورش را میکنند. رسانه شمایید.

سلام بر کردستان و همت بالایش

سلام بر کردستان داغدار ایران زمین، سلام بر مادران داغدیده اش و سلام بر این همت بالای مردمانش که امروز چنان بر دهان رژیم فاسد و فاشیست آخوندی کوفت که نه تنها تا چند مدتی دهانشان را خواهد بست بلکه درسی داد به همه ما که رسم اتحاد را یاد بگیریم و تنها به منافع خود نیندیشیم و تا نوک بینی خود را نبینیم. امروز کردهای عزیز ما نشان دادند که تاجر و معلم و مغازه دار و کارمند همگی برای یک هدف چنان متحد شدند که تاریخ به ندرت نظیر آن را دیده است. از برادران و خواهران کردمان باید یاد بگیریم که اگر به این شکل با هم متحد نشویم، رسیدن به پیروزی تنها یک رویا باقی خواهد ماند. برای آزادی ایران و ایرانی باید همگی دست بکار شویم و اعتصابات را آغاز کنیم. نه اینکه یکی بگوید فلانی سیر است برای همین کسب و کارش را تعطیل میکند ولی من چند سر عائله دارم و فلان وبهمان. مطمئنا کردهای ما هم همه این مشکلات را دارند ولی برای هدف با ارزش خود که همان آزادی و به دست آوردن حقوق قومی شان است ، حاضر شدند از کسب و کار خویش بزنند و شهرها را به اعتصاب فرو ببرند. باید همه ایران را با آگاهی دادن به حالت اعتصاب فرو ببریم. تنها راه پیروزی ما اطلاع رسانی و اتحاد است. رسانه شمایید.

و فردا نوبت ما و فرزندان ماست که سر بر دارها بسایند و ما همچنان در خواب

امروز عجب روز بدی بود. شیاطین زمان فرزاد و شیرین ما را اعدام کردند. به چه جرمی!؟ به جرم آنکه گفته بودند حق ما را پس بدهید! ای ننک بر این نیرنگ کثیفتان. ای تف به روحت ای ولی وقیح و سفاک زمانه، ای علی خامنه ای. لعنت خداوند و ملائک بر شما مزدوران حکومتی. خداوند لعنت کند آنکس را که این حکم را صادر کرد، آنکس که طناب بر گردنشان انداخت، آنکس را که زیر پایشان را خالی کرد و لعنت خداوند بر کسانی که سکوت میکنند و منتظرند معجزه ای صورت بگیرد و این گرگهای هار دست از سر مردم بردارند. لعنت بر من و تو اگر ببینیم و سکوت اختیار کنیم. فردا نوبت ما و فرزندان ماست که سر بر دارها بسایند و ما همچنان در خواب.

پشت این مجسمه دزدیها یک تفکر طالبانی خودنمایی میکند

خیلی دلم میخواست در مورد این مجسمه دزدیها بنویسم ولی تا الان فرصت نشده بود. مطمئنا این مجسمه ها اندازه و وزنشون خیلی بزرگتر و سنگین تر از این بوده که یک دزد بیاید و آنها را بردارد و پا بگذارد به فرار. اگر هم که تعداد دزدها از 1 نفر بیشتر بوده، من مانده ام که مگر این پارکها در بیابان بودند و نگهبانی نداشتند که به همین راحتی مورد دستبرد قرار گرفته اند!؟ نه! مسلما مسئله چیز دیگری است که این همه تندیس یک مرتبه با هم غیب میشوند. همه ما میدانیم که این افراطیهای به اصطلاح مسلمان که خود را مسلمان تر و دیندارتر از همه میدانند با هرگونه هنر بیگانه اند (به خصوص اگر این هنر مجسمه سازی باشد) و این موضوع را هم قبلا به اثبات رسانیده اند. ولی این اتفاقهای اخیر بیشتر شبیه حرکتهای طالبانی است (یادتان هست که مجسمه های باستانی را به نام از بین بردن بت ها و پاک کردن شرک نابود کردند)، با این تفاوت که اینها از آنجا که تفاوتهای بین جامعه ایرانی و افغانی را میدانند هرگز نمیتوانند مستقیما وارد عمل شوند، در نتیجه روی آورده اند به این شیوه که خود را بیگناه جلوه دهند و همه تقصیرها را به گردن دزدان خیالی بیندازند. مسلما پشت این مجسمه دزدیها یک تفکر طالبانی وجود دارد. باید بیشتر و با سرعت تر بجنبیم. به راستی دیگر دارد صدای پای طالیان می آید.

پوستری زیبا برای راهپیمایی بزرگ 22 خرداد 89

برای بهتر دیدن لطفا روی عکس کلیک کنید.


منبع: http://www.litetext.com/u9y6

اگر مرد هستید بجای این همه وراجی بیایید و طرح حجابتان را عملی کنید تا نتیجه اش را ببینید

چند مدت است که اوباش حکومتی میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و طرح مسخره حجاب خود را دوباره راه اندازی نمایند. از همینجا به این نامردان اعلام میکنم که اگرمرد هستید بیایید و به جای این همه وراجی در این منبر و آن منبر، این طرح مزخرفتان را عملی کنید تا بفهمید بک من ماست چقدر کره دارد. من مطمئنم اگر ملعونها احساس خطری از جانب ملت نمیکردند، تا حالا این کارشان را شروع کرده بودند. مثل همیشه الان در حال تست کردن احساسات مردم هستند تا اگر دیدند که ملت ساکت نشسته، شروع کنند به تاخت و تاز. ای برادران و خواهران من مبادا چنان بی تفاوت شوبم که دختران ما سر از کهریزکها در بیاورند! به هرحال باید به موقع شدیدترین عکس العمل را در این مورد نشان دهیم. به مزدورهای ملعون حکومت و سگهایشان که دایما در حال واق کردن هستند میگویم: "به خدا این تو بمیری دیگر از آن تو بمیری ها نیست" و آن چیزی که شما فتنه مینامید تازه دارد رشد میکند و به جان آن پدر نداشته تان هرگز سر باز ایستادن ندارد.

محمود تو نیویورکه، سبز کردن شهر با شما نیویورکیهای سبز

باید از همون سفر اول محمود ا.ن به نیویورک میفهمیدیم که ا.ن آقا عاشق این شهر شده و ول کن معامله نیست. از اون هاله نور و پلک نزدن سران کشورها برای مدت 20 دقیقه معلوم بود که تازه اول ماجراست. بدبخت این شهر زبون بسته که نمیتونه نفرت و کراهت و انزجار خودش رو از گذاشتن پاهای آغشته به خون این ملعون روی بدنش، به جهانیان اعلام کنه. بنده که دستم از نیویورک کوتاه ولی از دوستان ایرانی و غیر ایرانی مقیم نیویورک استعا دارم که نذارید یه آب خوش از گلوی این ملعون مزدور پایین بره. سبز کردن نیویورک با شما. رسانه شمایید.

دیدی صلابت و رشادت مجید ما را، جناب فصل الخطاب؟

آن زمان که چادر سر مجیدمان میگذاشتند، هرگز فکرش را هم نمیکردند که آن کمپین چادر سرکردن راه بیفتد و آبرویشان برود. حالا بعد از چند ماه آنها که به خیال خودشان فکر میکرند با چند تا عکس میتوانند مجید و مجیدها را بی آبرو کنند، دیدند که چه خیال خامی در سر می پروراندند و هرگز از مخیله شان هم عبور نمیکرد که مجید ما چنین در دفاع از خود رشادت و صلابت به خرج دهد و بنویسد: "خود کلمه فصل الخطاب معنایی از دیکتاتوری است و اساساً نمی‌شود کسی اوامر را دیکته و دیگران تقریر نمایند". کران و کوران بدانند که ما پیروزیم.




رای من همیشه همان چشمانِ تَر خواهد بود، همان میرحسین

مجله تایم که مجله تایم است اگر همه دنیا هم در حق میرحسین ناحقی کنند، من یکی که از حمایت او دست برنمیدارم. او همیشه برای من اول است چون جانش را، آسایشش را، و حتی خانواده اش را در خطر انداخت تا از حق من دفاع کند. او برای من همیشه بهترین فرد سیاسی ایران و جهان است که حتی ذره ای در دفاع از حقوق مردم کوتاه نیامد. مگر میرحسین ما را مجله تایمز به سر کار آورد که حالا با دغل بازی این مجله از دور خارج شود!؟ مگر همین دیروز نبود که سازمان ملل با تبانیهای پشت پرده با این حکومت فاشیست، آنها را مسئول حقوق زنان آن سازمان اعلام کرد؟ خب، این که یک مجله است. بهتر از این هم انتظاری نمیرفت. رای من همیشه میرحسین است زیرا که همیشه موافق حق و آزادگی بوده ام، موافق سادگی و صداقت بوده ام. رای من همیشه همان چشمان تر خواهد بود. رای من تا ابد میرحسین باقی خواهد ماند.