خیلی دلم میخواست در مورد این مجسمه دزدیها بنویسم ولی تا الان فرصت نشده بود. مطمئنا این مجسمه ها اندازه و وزنشون خیلی بزرگتر و سنگین تر از این بوده که یک دزد بیاید و آنها را بردارد و پا بگذارد به فرار. اگر هم که تعداد دزدها از 1 نفر بیشتر بوده، من مانده ام که مگر این پارکها در بیابان بودند و نگهبانی نداشتند که به همین راحتی مورد دستبرد قرار گرفته اند!؟ نه! مسلما مسئله چیز دیگری است که این همه تندیس یک مرتبه با هم غیب میشوند. همه ما میدانیم که این افراطیهای به اصطلاح مسلمان که خود را مسلمان تر و دیندارتر از همه میدانند با هرگونه هنر بیگانه اند (به خصوص اگر این هنر مجسمه سازی باشد) و این موضوع را هم قبلا به اثبات رسانیده اند. ولی این اتفاقهای اخیر بیشتر شبیه حرکتهای طالبانی است (یادتان هست که مجسمه های باستانی را به نام از بین بردن بت ها و پاک کردن شرک نابود کردند)، با این تفاوت که اینها از آنجا که تفاوتهای بین جامعه ایرانی و افغانی را میدانند هرگز نمیتوانند مستقیما وارد عمل شوند، در نتیجه روی آورده اند به این شیوه که خود را بیگناه جلوه دهند و همه تقصیرها را به گردن دزدان خیالی بیندازند. مسلما پشت این مجسمه دزدیها یک تفکر طالبانی وجود دارد. باید بیشتر و با سرعت تر بجنبیم. به راستی دیگر دارد صدای پای طالیان می آید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر