سوالهایی از سر کنجکاوی در رابطه با اعدام قاتل میدان کاج

خب! در عرض دو ماه قاتل میدان کاج هم اعدام شد و مردم محل هم خیلی خوشحال شدند و حال کردند که قاتل به نتیجه عملش رسید و هورا کشیدند برای نیروی انتظامی بی کفایت و بی مسئولیتشان. خیلی ملت راضی بودند از این اعدام و با روحیه ای مضاعت رفتتند سر کارشون. بنده خودم به شخصه با حکم اعدام یک قاتل که اولیای دم خواستار قصاص او هستند مخالف نیستم هر چند که گذشت کردن بسیار بهتر و با ارزش تر است. فقط سوالهایی در ذهن من هی بالا و پایین می پرند که عبارتند از:

1- در کشوری که دستگاه قضایی آن کمترین روند دادرسی اش در جرایم به مراتب کوچکتر چندین ماه و در اغلب موارد تا چند سال طول میکشد، پرونده یک قتل در عرض 2 ماه (آبان تا دی) با اعدام قاتل سریعا مختومه می شود. آیا این عمل غیر از لاپوشانی و ماست مالی کردن بی کفایتیهای نیروی انتظامی است؟

2- همه میدانیم که برای قصاص قاتل باید به خانواده قاتل دیه پرداخت شود، در غیر این صورت آنقدر خانواده مقتول بیچاره را این طرف و آن طرف می چرخانند تا یا پول را جور کند و یا اینکه از قصاص قاتل عزیزشان گذشت کنند. واقعا دوست دارم که بفهمم آیا خانواده مقتول مرحوم خودشان این پول را داده اند یا خود حکومت بدون پرداخت این مبلغ و برای اثبات به اصطلاح اقتدار خود خون یک نفر دیگر را نیز به زمین ریخته است؟

3- در همه موارد جنایی در ایران همهیشه جلسات متعددی برای صلح و سازش برگزار میشود تا اگر امکان داشته باشد، خانواده مقتول از قاتل گذشت کنند. حالا میخواهم بدانم که این همه سرعت عمل برای اعدام قاتل برای چه بوده است؟ آیا هیچ جلسه مصالحه ای برگزار شده بود یا نه؟ آیا به نظر شما قوه قضائیه و نیروی انتظامی برای پنهان کردن بی کفایتیهایشان خانواده مقتول را تشویق به قصاص قاتل نکرده اند؟

4- در خرداد ماه سال گذشته یک از خدا بی خبر سنگدل از بالای پشت بام مسجد لولاگر تهران با اسلحه گرم (کلاشینکف) چندین نفر را کشته و زخمی میکند و کلی فیلم و عکس واضح از این قاتل اسلحه در دست در اینترنت و شبکه های اجتماعی پخش می شود ولی با وجود این همه مدارک محکم، هنوز هم این فرد دستگیر و محاکمه نشده است. میخواهم بدانم که الان چه بر سر این قاتل آمده است؟ آیا اعدام شده و یا اینکه برای خدمت به ولایت وقیح ترفیع گرفته است؟

و نکته آخر اینکه یادمان باشد که این گونه قتلها با جریان قتلهای خفاش شب و قاتل پاکدشت بسیار متفاوتند. زیرا قتلهای زنجیره ای که اخیر نام برده شدند، همگی امنیت اجتماع را تهدید میکردند و به نوعی انزاجار عمومی در جامعه ایجاد کرده بودند. در حالیکه سالانه در ایران چندین فقره قتل و جنایت به مانند جنایت میدان کاج رخ میدهد ولی به علت فیلم برداری نشدن از صحنه جنایت، ما از درجه هولناکی آنها بی خبر میمانیم. این در حالی است که قاتلان به این زودیها اعدام نمی شوند و سالها در انتظار گرفتن حکم خود در زندان می مانند.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

اشتباه شما اين است كه توجه نمي كني اگر اين نوع جرايم كه با عربده كشي و گستاخي همراه است و به قول شما به دليل فيلم برداري شدن، آثار رواني عميقي بر جامعه مي گذارد، رواج يابد و سريع واكنش نشان داده نشود، ديگر كسي جرات بيرون آمدن از خانه را ندارد الا اوباش عربده كش.
اصلا در مواردي اين چنين، نيازي به جلب رضايت و صلح نيست. مهم جبران آسيب رواني است كه نصيب جامعه شده است نه رهايي يك قاتل عربده كش.
آري ! اي كاش همه صحنه هاي قتلهاي فجيع فيلمبرداري مي شد تا با بازتاب اجتماعي آنها، اصحاب جنايت سريع مزد خويش را مي گرفتند

chodankalleh گفت...

سلام

پس اوباش عربده کش بسیجی و لبنانی و حکومتی چطور؟ آنها نباید محاکمه شوند؟ خداوند در قرآن مجید میفرماید که کار برتر گذشت از قاتل است پس در نتیجه باید جلسات صلح و سازش برگزار شود. بنده دارم از مجرم دفاع نمیکنم ولی از بی عدالتیهای کشورم که به نام دین خدا انجام میشود واقعا در رنج و عذابم...