خیلی بامزه است. خاتمی 8 سال تمام واسه صلح و گفتگوی تمدنها زحمت کشید ولی جایزه صلح رو تو 2 ماه دادند به باراک اوباما. با توجه به تجربیاتی که در چاب مقالات علمی در ژورنالهای خارجی به دست آوردم، فهمیدم که همیشه این بی عدالتی مضحک وجود داره. مثلا شما تو آسیا یه کار علمی انجام میدید وقتی میفرستیدش به یه ژورنال، برای چاپ تاییدش نمیکنند ولی اگر نویسنده مقاله یه انگلیسی باشه که کارش بسیار از کار شما کم ارزش تر باشه، حتما تو یه ژورنال با ایمپکت فکتور بالا چاپ میشه هر چند که استثنا هم وجود داره. در مجموع هر روز بیشتر دارم یقین پیدا میکنم که صلح و سازمان ملل و حقوق بشر همش دکان و بازاره!
۱۲ نظر:
I liked this and transated and posted it on my blog. take a look
http://iranfacts.blogspot.com/2009/10/khatami-talked-about-exchange-of.html
<
I have the same idea. Unfortunately, this is the way it is. And the number of them are more than us.
انصافا جایزه صلح نوبل حق کسایی مثل خاتمییه که بلا نسبت برای آزادی جون میکینن وگرنه اینکه آدم ابرقدرت دنیا باشه و برای صلح تلاش کنه اونقدرم عجیب نیست.....
خجالت آوره كه جايزه را به اوباما دادند. اينهمه مردم در ايران بيگناه كشته شدند. اينهمه خاتمي ها و كروبي ها براي كمك به مردم جونشون را به خطر مي اندازند . اونوقت اوباما با دو سخنراني راجع به صلح جايزه مي بره. امريكا، سازمان مللش فقط از حقوق بشر، شعر سعدي را به يدك ميكشه و از صلح، سخنراني اوباما را. ببين دنيا به كجا ميره. حتما سال بعد جايزه صلح نوبل را به احمدي نژاد ميدند. اينا كه بلدند چطوري ببرند و بدوزند.
به عنوان یک معلم من هم با نظرات دوستان موافقم..هنر نیست که در کشوری دمکراتیک که همه قاعده باز ی را می دانند از صلح تنها حرف بزنی (چون حداقل ایشان هنوز فرصت به جامه عمل پوشاندن صحبتهایشان را نیافته اند)...به راستی 8 سال خاتمی در کشوری که دیکتاتوری شالوده آن است و با کارشکنی های بسیار از مردم سالاری ،حقوق شهر وندی و گفتگوی تمدنها سخن گفت....همینطور ممکن است بسیار کسان دیگری باشند که به صورت گمنام در نظامهای دیکتاتوری برای برقراری صلح ودمکراسی تلاش می کنند.به هر حال امیدوارم مبارکشان باشد و ما شاهد هملکردهای ایشان در جهت برقراری صلح جهانی و نه فقط منافع ملی آمریکا باشیم!
البته من در مورد اوباما با شما موافقم. اما در مورد مقالات آسیائی نه.
به نظر من هر اجتماعی خودشان باعث اعتبار دادن به خودشان میشوند.
شما میزان مقالات تقلبی در آسیا و بخصوص چین براورد کنید و خود قضاوت کنید چرا به راحتی نمیشود به آنها اعتماد کرد. من خودم به عنوان داور در چند مقاله این را عینا حس کردم. یک مثال دیگر اینکه اگر مقاله آسیائی از ژاپن باشد مطمئن باشید به این صورت برخورد نمیشود. چون آنها برای خودشان اعتبار به ارمغان آوردند.
متاسفانه با این اخبار اسفناک از مقالات ایرانی ممکن است جامعه علمی ایران نیز دچار مشکلات بیشتری شود.
Dear Naj
I have no problem with that. Thank u
باور کنید من چند نمونه با فکتور بالا سراغ دارم که تنها به خاطر انگلیسی بودن نویسنده اش چاپ شده اند و ایمان دارم اگر از آسبا کسی آن را میفرستاد در همان نگاه اول ریجکت میشد. در مورد ژاپن حق با شماست. 100%
دوست عزیز من هم نگفتم كه حرف شما رو قبول ندارم. آن شخص انگلیسی كه مقاله اش پذیرفته شده در حقیقت از اعتبار بالای جامعه علمی انگلیس سود برده. به همین شکل اون فرد آسیایی كه مقاله خوبی هم فرستاده و قبول نشده در حقیقت چوب تقلب تعداد زیادی از کسانی رو میخوره كه اعتبار اون کشور رو پائین آوردن.
به امید سر افرازی ایران و ایرانی
انشاالله
به نظر من خاتمی می توانست به جایزه صلح نوبل اعتبار بیشتری ببخشد ولی در مورد اوباما این جایزه صلح نوبل بود که به وی اعتبار بخشید.
ba nazare man tanha fayede inke obama jayezeh solh gereft ineh ke agar bekhad ba iran jang rah bendazeh dochare doo-dar-baisti mishe.
ارسال یک نظر