از محسنی اژه ای تا قاضی صلواتی

ماجرای اختلاس از بانک صادرات که هنوز یادتون هست؟ هیچوقت صدای فاضل خداداد و قیافه قاضی دادگاه از ذهنم پاک نمیشه. یادم میاد زمانی که داشتم قاضی دادگاه رو میدیدم، بهم احساس تنفر دست داده بود هر چند که الان هم ازش نفرت دارم. قاضی یه عالمه کاغذ رو بالا و پایین میکرد ومیگفت: "اینا همش پرونده شماست". بنده خدا فاضل خداداد هم همش با بغض میگفت: "آخه حاج آقا شما یه لحظه اجازه بده". ولی قاضی حکمش رو قبلا صادر کرده بود. اون ملعون بالاخره حکم اعدام رو صادر کرد. ولی واسه رفیق دوست به اصطلاح حبس ابد برید. اونم چه حبس ابدی! آقای قاضی احتیاج به این خوش رقصی داشت. اون با ریختن خون فاضل خداداد بیچاره واسه خودش نردبان ساخت تا اینکه الان بشه قاضی محسنی اژه ای. کاری رو که خیلیها ازش وحشت داشتند رو به راحتی انجام داد تا نور چشمی حکومت غاصب بشه واسه روز مبادا. الان که این دادگاههای مسخره متهمان بیگناه راه آزادی رو میبینم، همش حواسم میره پیش قاضی صلواتی. بعد از اینهمه سال دوباره یه نفر مثل اژه ای پیدا شده که هیچی واسش مهم نیست. نه دنیا، نه آخرت. می خواد از خون فرزندان بیگناه ملت واسه خودش نردبان ترقی بسازه. ولی یه چیزی بهم میگه: " نه، این دفعه نمیشه. محاله. همیشه دومین بار کمدی از آب در میاد".

هیچ نظری موجود نیست: