می دانم سنگینی بار شانه هایت را میرحسین عزیز

گمان نمی کنم که بلایی از این سنگین تر در عالم هستی وجود داشته باشد. می دانی کدام بلا را میگویم؟ آری! یتیم شدن را! چه مردان که با مرگ پدر، کمرشان شکست و داغ پدر همواره برایشان تازه ماند. وای! که چه دردی است درد فراق پدر! حتی برای مردی که مشقتهای راه حق طلبی را با جان و دل در آغوش کشید و با سینه ای ستبر به کار زار اهریمن تا دندان مسلح رفت. مردی که درد 70 میلیون هم وطن خود را به دوش کشید و در این راه ذره ای تردید به خود راه نداد و لحظه ای پا را عقب نگذاشت. تا جایی پیش رفت که ابلیس نابکار زمانه هم از به زانو درآوردنش نا امید گشت و کمر به قتل عزیزانش بست. ولی مرد داستان ما به معنای واقعی کلمه مرد بود و ایمانی راسخ داشت و توکلی قوی. آنقدر اهریمنان او را در تنگنا قرار دادند تا اینکه پدر بدون در آغوش کشیدن پسر برای آخرین بار، دنیا را ترک گفت.



می دانم سنگینی بار شانه هایت را، میرحسین عزیز. میدانم که چه در دل می کشی برای ندیدن پدر در لحظه آخر! ولی ایمان دارم که تو همچنان چون کوه ایستاده ای و شاید به واسطه همین داغ، مصمم تر از همیشه بر سر پیمانت با مردم پافشاری خواهی گرد. ای همراه همیشکی جنبش و ای یار دیرین مردم بدان که ما تنهایت نخواهیم گذاشت. ما را در این غم سنگین شریک خود بدان و مطمئن باش که همگی ما همیشه با تو هستیم و خواهیم ماند و از خداوند برای پدر بزرگوارتان طلب آمرزش داریم. روحش شاد.


آیا فکر نمیکنید که زمان آن رسیده باشد تا از خواب خرگوشی بیدار شویم؟

هر گوشه از این عالم قیامتی برپاست! نه! بهتر است بگویم که در خاور میانه قیامتی برپاست! همه در جنب و جوش و خروش هستند. به هر جا می نگری، ملتی قیام کرده و در جستجوی آزادی خویش است و دیکتاتوری حقیر را می بینی که دارد خونها بر زمین میریزد. این موج آزادیخواهی از تونس و مصر شروع شد و اکنون دارد با سرعتی باور نکردنی عربستان ، لیبی، یمن، بحرین و سوریه را در مینوردد. سوال اینجاست که ما در کجای این موج عظیم قرار داریم؟ بعد از گذشت حدود دو سال پر فراز و نشیب که ملت ما فداکاریها کردند و خونها دادند و زندانها بدست حکومت دجال خامنه ای پر شد، ما کجای این موج آزادیخواهی قرار داریم. نمیگویم که در این چند ماه اخیر کار نکردیم ولی ایمان دارم که کم کاری کردیم. اکنون بهترین زمان ممکن برای گذاشتن فشار بر روی گلوی این حکومت فاسد و تمام وابستگانش است.

براستی چرا در خواب خرگوشی فرو رفته ایم!؟ چرا با این موج همراه نیستیم. میتوانم به جرات بگویم که اگر این فرصت را غنیمت نشمریم و با جو منطقه هماهنگ نگردیم، فردا همه آن ملتها را در آزادی خواهیم یافت و خودمان همچنان در میانه راه خواهیم بود، با حسرتی باور نکردنی. این ملتها به مانند ما حرف نزدند ولی در عوض عالی عمل کردند و به جای اینکه با حرف زدن خشم خود را کاهش دهند، با سکوت خود آن را به نقطه انهدام رساندند و سپس عمل کردند، تا جاییکه هیچکدام از این دیکتاتورها را یارای ایستادگی در برابر این ملتها نبود. می دانید روزها و شبها در خیابانها ماندن یعنی چه؟ میدانستید که مصریها روزها و شبها در خیابانها ماندند؟ میدانستید که یمنی ها هم دارند به همین منوال عمل می کنند؟ می دانستید که رییس جمهور یمنی ها به ملتش وعده داده بود که اگر به خانه هاشان برگردند، او از قدرت کناره گیری خواهد کرد ولی مردم به هیچ وجه حاضر نشدند که به این خواسته او تن در دهند؟ آیا فکر نمیکنید که زمان آن رسیده باشد تا از خواب خرگوشی بیدار شویم و به راه خود ادامه دهیم؟ آیا فکر نمیکنید که داریم بازهم فرصت سوزی میکنیم؟ اصلا مگر قرار نبود که رهبران جنبش را از دست این حکومت ظالم نجات دهیم و طومار این فاسدان را درهم بپیچیم؟ بهتر است تا دیر نشده تکانی به خودمان بدهیم. وای به روزی که شنیدن و دیدن جنایات این حکومت برایمان عادی شود و ما دچار بی تفاوتی بشویم.

سال 1390، سال آگاهی بخشی تا رهایی، بر همه دوستان و مبارزان راه آزادی مبارک باد

به عنوان دوست و عضو کوچکی از جنبش سبز، فرا رسیدن نوروز و سال نوی خورشیدی را به همه دوستداران و مبارزان راه آزادی تبریک عرض میکنم و امیدوارم امسال با عظمی راسخ تر از سال گذشته برای ریشه کن کردن ظلم و استبداد از ایران عزیزمان، قد علم نماییم و جز اتحاد راهی در پیش نگیریم که رمز پیروزی به راستی همان اتحاد است و اتحاد. جا دارد در این بهار زیبا یادی از شهدای عزیزمان کنیم که شجاعانه و سخاوتمندانه جان خود را در کف دستان خود گرفتند و برای آزادی و سربلندی ایران خون خود را نثار کردند. یادشان را گرامی میداریم و همواره رهرو راهشان خواهیم بود. برای خوانواده های داغدیده شان طلب صبر جمیل از خداوند دارم. همچنین از خداوند باری تعالی طلب آزادی و رهایی عزیزان دربندمان را دارم و امیدوام که دیگر هرگز زندانیی به عنوان زندانی سیاسی در هیچ کجای ایران و جهان نداشته باشیم. در این سال جدید باز هم دست دعا به سوی ایزد منان دراز میکنم و از اوطلب یاری میکنم در یاری ما برای سرنگونی این رژیم فاسد و همه رژیمهای ظالم و دیکتاتور منطقه که خون بیگناهان زیادی را در این روزها بر زمین ریخته اند، باشد که زمین هم لعنشان کند. در این سرسبزی روزگار خود را با همه آزادیخوان جهان هم پیمان میدانم و با آنها بر سر این پیمان همدلی و برادری خواهم ماند تا پای جان.

رسانه های سبز امسال را سال آگاهی تا رهایی نامیده اند. خودم به شخصه به این موضوع اعتقاد دارم که تنها با آگاه سازی و اطلاع رسانی است که میتوان همه اقشار جامعه را با هم در برابر ظالم متحد کرد و در این برهه زمانی این مسولیت بر عهده من و تو نهاده شده است. این روزهای عید بهترین زمان ممکن برای آگاهی بخشی به دوستان و فامیل و آشنایان است. فرصت را غنیمت بشماریم و از همین امروز دست به کار شویم. عید شما مبارک.

سه شنبه ای برای غلبه نور بر تاریکی

سه شنبه ای دیگر در راه است و باید خود را برای نبردی دیگر با فاسدان و جباران زمانه آماده کرد. سه شنبه ای برای غلبه نور بر تاریکی. همواره ایرانیان احترام خاصی را برای نور و آتش قائل بوده اند و آن را مظهر پاکی و زداینده آلایندگی و ناپاکی می دانسته اند. این بار جنبش سبز ایران میخواهد در این روز مبارک به نبرد با تاریکی برود. صد البته که همیشه نور بر تاریکی پیروز است و همواره شکست از آن سیاهی طلبان خواهد بود. نور این جنبش همان روحیه حق طلبی، آزادی خواهی و عدالت طلبی آن است و مطمئنا این اراده قوی ملت، به سقوط حکومت فاسد و دجال ولایت وقیح منجر خواهد شد. دیکتاتور باید بداند که در این چهارشنبه سوری بهتر است برای فرار قریب الوقوع آماده باشد و بساط خود و دار و دسته ملعونش را از سرزمینمان، ایران، جمع کند.

باید اطلاع رسانی را در خارج از اینترنت و در بین مردم بیشتر کرد و به مردم این خودباوری را داد که آنها هم میتوانند به مانند مردم آزادیخواه کشورهای همسایه، بر سالها دیکتاتوری و قداره کشی پایان بدهند. رسانه شمایید.

سه شنبه، روز رستاخیز جنبش سبز به احترام زنان سرزمینم

فردا، سه شنبه، 8 مارس (17 اسفند) مصادف است با روز جهانی زن. روز ارج نهادن به گوهر وجودی زن و احترام گذاشتن به ذاتی که باید از او به زیبایی و به عنوان نیمه دیگر و کامل کننده مرد یاد کرد. خداوند در قرآن مجید، مرد و زن را مایه آرامش همدیگر میداند و بر ارزش و اعتبار زن صحه میگذارد. فردا روزی است که ما باید به ندای عزیزمان ادای دین نماییم و مستحکم تر از همیشه و پر شورتر از قبل در میدان مبارزه حاضر شویم، در هر کجای دنیا که باشیم. فردا روزی است که باید بار دیگر به بانوان همرزم عزیزمان که در زندانهای سفاک زمان، خامنه ای، مورد آزار و شکنحه قرار می گیرند، ادای احترام نماییم و دستهایشان را به امید ایرانی آباد و آزاد بفشاریم. فردا روز رستاخیز جنبش سبز به احترام زنان سرزمینم، ایران، است.

دوستان باید هر روزمان سه شنبه اعتراض باشد و هر روزمان روز زن. نباید درنگ کرد و دل به هفته ای یکبار اعتراض خوش کرد. در مصر مردم 18 روز را درخیابانها چادر زدند و حتی یک زوج جوان در وسط همان خیابان مراسم ازدواجشان را برگزار نمودند. در یمن مردم چند روزیست که در خیابانها چادر زده اند و سر کار نمی روند. باید قبول کرد که تنها راه ساقط کردن این حاکم ظالم و این حکومت فاسد، اعتراضات شبانه روزی و ماندن در خیابانها است. تنها ابزار در دست ما روشنگری و اطلاع رسانی است. فردا و روزهای بعد به یاد شهدایمان و به یاد زنان در بند و مادران داغدیده ایرانی باید دست به اعتراضات گسترده در سراسر ایران زد. رسانه شمایید.

استخوان لای زخم تا کی؟ باید این دندان فاسد را از ته کشید!

ای کسانی که هر روز ابراز خوشحالی میکردید که دارید "یارانه" می گیرید! دید که بالاخره این دولت گذاشت در کاسه تان. باز هم هوس گرفتن 44500 تومان به سرتان میزند؟

می دانم که خیلی از مردمی که در صفهای طولانی و مزخرف بانکها برای گرفتن یارانه شان میایستادند، احتیاج به این پول داشتند و این را هم میدانم که خیلی هاشان گرفتارند و مشکل دارند ولی همین مردم باید بفهمند که این دولت و این حکومت فاسد به هیچ وجه خیرخواه این ملت نبوده و نیست. دیدید این مردک، ا.ن، تا دیروز چطور باد در غبغب میکرد و منت بر سرتان میگذاشت که ما داریم به مردم یارانه میدهیم و فلان و بهمان. انگار نه انگار که دارد از پول خود این مردم به خودشان صدقه می دهد.

ای مردم عزیز کشورم! تا کی میخواهید دل به این اندک صدقه ها که همواره در تاریخ این سرزمین تکرار شده اند دل خوش کنید!؟ بیایید و یکبار هم که شده عاقل باشید و به آینده خود و فرزندانتان فکر کنید و ریشه این حکومت جائر با ولایت وقیحش را یکسره از بیخ برکنید تا آیندگان به نیکی ازتان یاد کنند. دیدید که گرفتن و نگرفتن این به اصطلاح یارانه ها، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد نکرد! بلکه اوضاع را بر شما تنگتر نمود! تا کی می خواهید با استخوان لای زخم سر کنید!؟ باید این دندان فاسد را از ته کشید! چرا هنوز در شک و تردید هستید و منتظرید تا این فاسدان و جباران زمانه دردی از شما دوا کنند!؟ راهی نیست به غیر از قیام و رستاخیز خود شما ملت!